از: Brettingen Ben
برای تربیت یک سگ کاری توانمند و همه کاره، باید چهار اصل را مد نظر قرار دهید.
2020 July/June – Dug G
برای تربیت یک سگ شکاری توانمند و همهکاره، باید چهار اصل را مد نظر قرار دهید
تربیت یک سگ شکاری توانمند می تواند دشوار باشد. به خصوص اگر به تازگی صاحب یک Drahthaar، Kurzhaar، Langhaar یا دیگر نژادهای آلمانی شده باشید. این کار مثل آزمون شکار AKC نیست و به امکانات آموزشی فروانی دسترسی ندارید.
سیستم آزمون NAVHDA به سیستم آلمانی اما آمریکایی شده JGHV شباهت دارد. سگ ها فقط برای یک نوع شکار تربیت نمی شوند، بلکه برای انواع شکار و شرایط مختلف آموزش می بینند.
وقتی می خواستم درباره نحوه تربیت سگ در سرتاسر سیستم آزمون ها، یا حتی یکی از آزمون ها بنویسم، فکر می کردم آن را می توانم به شکل یک کتاب در بیاورم.
وقتی به صفحه بیستم رسیدم، درست از نوشتن کشیدم و متوجه شدم هیچ راهی برای گنجاندن آن در یک مقاله 1800 کلمه ای وجود ندارد. اما فهمیدم که هر یک از موضوعات مرتبط با تربیت سگ های همه کاره را می توان به چهار اصل تقسیم کرد: توانایی طبیعی، امیال و مواجهه طبیعی، پایداری ذهنی و اطاعت پذیری. هر یک از این اصول برای تربیت سگ های شکاری توانمند و همه کاره ضروری هستند.
توانایی های طبیعی
توانایی های طبیعی اساس خلق نژادهای اورژینال متعددی، از جمله Verein Deutsch-Drahthaar ) VDD) در آلمان بوده اند. مهم ترین هدف پرورش دهندگان VDD، خلق سگ های همه کاره است.
تا به امروز، «عملکرد استاندارد» سرلوحه کار این دسته از فعالان بوده. همان اصول پرورشی هنوز کاربرد دارند و در توانایی ها و شاخصه های فیزیکی نمود پیدا می کنند تا بهترین سگ های شکاری متولد شوند.
البته همه نژادها از چنین استانداردی برخوردار نیستند و برای یافتن سگ های برتر باید تلاش بیشتری انجام گیرد. این بدین معنا نیست که تعداد سگ های wirehair یا shorthair مناسب کم است. چنین چیزی درست نیست.
در عین حال از نقص های نژادهای آلمانی هم آگاه هستم. افرادی که اطلاعات کافی در مورد شکار ندارند برای کسب درآمد سگ های زیادی را پرورش می دهند- سگ هایی که توجهی به تواناییشان در شکار نشده است.
اول از همه باید پرورش دهنده ای را بیابید که صرف نظر از نژاد، به پرورش باکیفیت ترین سگ ها متعهد باشد. در عین حال یافتن فردی که شما را در فرآیند تربیت سگ یاری رساند هم به همان اندازه مهم است. اگر روی توانایی های طبیعی سگ در شکار کار نکنید، سگتان هیچ وقت در عرصه شکار واقعی موفق نخواهد بود.
حتی اگر سگ شما حاصل تلفیق ژنتیکی Michael Jordan، Venus Williams، Bill Gates، Ronda Rousey و Chris Kyle باشد، در صورتی که توانایی های ذاتی اش را بیرون نکشید، در نهایت فقط یک سگ خانگی گران و خوش نژاد خواهید داشت.
امیال و مواجهه طبیعی
عده زیادی عقیده دارند امیال قابل تربیت نیستند و من تا حدودی با آنها موافقم. اما می توانید به سگتان کمک کنید تا میل طبیعی اش به یافتن شکار را دریابد. به طور مثال وقتی در گوگل به دنبال «نژادهای سگی که کمتر به سمت شکار می روند» می گشتم، در بیشتر لیست ها نام Vizsla را دیدم. یک دقیقه به این موضوع فکر کنید.
اگر با یک Vizsla ی خوب به شکار رفته باشید، آخرین چیزی که به ذهنتان می رسد این است که «این سگ نمی خواهد شکار کند». در هر حال، نحوه پرورش سگ ها روی امیالشان تاثیر دارد و توانایی خیلی از سگ های خوب AKC با عنوان «سگ های نمایشی» تخریب می شود.
تنها با یک نگاه به زاویه عجیب پاهای پشتی ژرمن شپارد می فهمید از چه صحبت می کنم. میل به شکار هم می تواند به همین شکل از بین برود. سگ های زیادی قابلیت تبدیل به شکارچیان خوب را داشتند ولی صاحبانشان هیچ وقت به ظهور این استعدادها کمک نکردند.
از آنجایی که همگی داریم مجله Gun Dog را می خوانیم، فرض را بر این می گذارم که به سگ های شکاری علاقه دارید. از این رو سگ ها باید به نوعی غریزه یافتن شکار را داشته باشند. حالا نوبت شماست که این استعداد را شکوفا کنید.
در صورتی که سگ هایمان را در شرایط مختلف در معرض انواع شکار بگذاریم، پایه های تربیت یک سگ شکاری توانمند در آینده را بنا می کنیم. در مورد توله ها، یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید بردن آنها برای گردش در محیط های مختلف است.
اجازه دهید سگ جوان آزاد باشد و با تمامی بوها و جانورانی که در سر راهش هستند آشنا شود. چه بهتر که این گردش ها را در محل هایی که قرار است در آن شکار کنید انجام شود! مغز سگ های جوان از این نظر که می تواند خود را در لذت های بی پایان غرق کند درست مثل مغز بچه هاست.
عامل بعدی که می تواند یکی از مهم ترین عوامل باشد، استفاده از حیوانات و پرندگان شکاری برای برانگیختن امیال است. آشنا کردن سگ ها با تمامی انواع بوها و چیزهای قابل دیدن ضروری است.
یعنی باید از قبل برنامه ریزی کنید تا سگ شما در چند سال اول زندگی خود به حیوانات و پرندگان شکاری دسترسی داشته باشد. تربیت سگ شکاری همه کاره بدین معناست که سگ را باید در معرض اردک ها، پرندگان غیرآبزی، خرگوش ها، راکون ها یا روباه ها قرار دهید.
بردن سگ برای شکار بدون شک بهترین روش برای بالا بردن تجربیاتش است، ولی باید بازی های آموزشی در شرایط کنترل شده را هم مد نظر قرار دهید.
اگر کمترین احتمال هم برای ورود سگتان به آزمون VGP، یا utility test وجود دارد، بهتر است سگ را برای شکار یک یا دو روباه با خود ببرید. یا این که سگ را برای پیدا کردن لاشه حیوانات در کنار جاده ها ببرید که البته کمی ریسکی است ولی ارزشش را دارد.
اگر قصد چنین کاری را دارید، برای این که زندگی زناشوییتان از هم نپاشد توصیه ای برایتان دارم! به جان هر چیزی که دوست دارید، برای نگاه داشتن جانورانی که در فرآیند تربیت سگ نگهداری می کنید یک فریز جدا تهیه کنید. هیچ چیز بدتر از این نیست که همسرتان در حین جستجوی فریزر برای سینه مرغ با یک خرگوش دم پنبه ای مواجه شود.
کلید آشناسازی سگ های جوان با روباه، راکون یا هر شکار دیگر این است که کار را برایشان لذت بخش کنید. کاری کنید که سگ هیجان زده شود، بخواهد آن را تعقیب کند و بگیرد. همین کار را در مورد پرندگان هم می توانید انجام دهید، اما با کمی تغییر.
همه دوست دارند توله را در حالی ببینند که چشمانش را به پرهایی دوخته که دارید با نخ می کشید و بی حرکت سر جایش ایستاده. این بیشتر برای شما جذابیت دارد تا خود سگ! برای این که استعداد طبیعی شکاریابی توله را شکوفا سازید، می توانید او را به دنبال پرنده هایی بفرستید که قابل گرفتن نیستند.
هر بار که توله یک پرنده بگیرد، دو قدم به عقب برمی گردد و فرآیند تربیت او به مخاطره می افتد. سگ دومم Herb وقتی 15 ماه داشت در VGP شرکت کرد، ولی در چهار ماه اول زندگی اش پرندگان را تعقیب نمی کرد و این من را می ترساند.
آن سگ را در اصل برای شکار پرندگان نواحی کوهستانی خریده بودم، ولی به درد نمی خورد! راز حل این مشکل چه بود؟ مواجهه.
به مجموعه آموزشی که متعلق به استادم بود رفتیم. در آنجا Herb را پشت سر هم دنبال پرنده ها فرستادیم و یکی پس از دیگری پرنده ها را تعقیب کرد، بدون این که ردشان را بگیرد. میل او به شکار خیلی بالا بود ولی باید بیشتر با شکارها مواجه می شد تا این استعداد طبیعی در او شکوفا شود.
سرانجام حدود 15 کبوتر به هوا پریدند و فهمید که نمی تواند آنها را بگیرد. بعد به یک گوشه خزید. مواجهه در شکوفاسازی توانایی پرنده یابی بسیار موثر است و سگ هر چه بیشتر با آنها در ارتباط قرار گیرد بهتر است!
مردم بیش از هر چیز به اطاعت پذیری و دیگر جنبه های پیشرفته تربیتی توجه دارند؛ جنبه هایی که از مواجهه مهم تر شمرده می شوند. اگر در اولین سال زندگی سگتان فقط یک کار بخواهید بکنید و این کار مواجه کردن سگ با شکارها باشد، یک قدم جلو می افتید.
همیشه می توانید سگ دوساله ای که میل شدیدی به شکار دارد را رام کنید، ولی ایجاد چنین میلی در همان سگ تقریبا غیر ممکن است.
پایداری ذهنی
سگ برای داشتن بهترین عملکرد در شرایط مختلف، باید از پایداری ذهنی برخوردار باشد. برای همین است که تمرین دادن سگ های جوان در utility test یا دنبال کردن رد اولین گوزنی که تیر به شکمش خورده برایشان آسان نیست.
در نهایت به سگی نیاز دارید که علاوه بر حس بویایی و پاهای قوی، ذهن توانمندی داشته باشد، قادر به اندیشیدن باشد و خود را با شرایط مختلف تطبیق دهد. پرورش بدون شک نقش بزرگی در این زمینه ایفا می کند ولی این مساله از تربیت هم نشات می گیرد.
در دهه های اخیر تحقیقاتی در مورد «استعداد یا آموزش» انجام پذیرفته است. Cunningham (1991) در تحقیقاتی که در مورد اسب ها انجام داد، متوجه شد تنها 35 درصد سرعت اسب به طور ارثی قابل انتقال و 65 درصد آن بسته به مواردی مثل آموزش، مدیریت و تغذیه است.

تحقیقات دیگری تحت عنوان Super Dog Program توسط ارتش ایالات متحده و با این فرض انجام شد که وارد کردن مقداری استرس به سگ های جوان باعث می شود در دوران بزرگسالی در مواجهه با عوامل استرس زا بهتر عمل کنند.
آنها اثبات کردند در دوره های زمانی مشخصی در اوایل زندگی سگ ها، محرک های عصبی تاثیرات بلندمدتی بر جا می گذارند. اگر در زمینه پررورش سگ فعالیت می کنید یا به این موضوع علاقه مند هستید، در گوگل عبارت «Super Dog Program» را جستجو کنید و پیشنهادهای موجود را در مورد سگ های جوانتان به کار بگیرید. در نهایت توله هایی که در این برنامه شرکت داده شدند، در شرایط رقابتی مسلط تر بودند و کنجاوی بیشتری داشتند.
سگ ها در مراحل مشخصی از رشدشان بیشتر تحت تاثیر ترس قرار می گیرند و این می تواند تاثیرات بلندمدت و مخربی روی وضعیت های ذهنی آنها داشته باشد. اگر مشغول پرورش سگ هستید یا سگی را دارید بزرگ می کنید، می توانید در این زمینه مطالعات بیشتری انجام دهید.
اطاعت پذیری
این جزء اصلی پازل است و انسجام لازم را بین تمامی اجزا برقرار می کند. بدون اطلاعت پذیری، سلاح عنان گسیخته ای خواهید داشت که قادر به یافتن پرندگان و گرفتن رد گوزن هاست و می تواند یکی از بهترین retrieverهای اردک باشد که تا به حال دیده اید.
در عین حال سگی است که برای خودش شکار می کند، اردک ها را در کنار ساحل ول می کند و یک همراه بسیار بد برای شکار به حساب می آید.
به همین دلیل سگ باید از پس تمامی موارد utility test بر بیاید. قابل اتکا بودن سگ در عمل retrieve (آوردن شکار) در این فرآیند نقشی اساسی دارد.
راه های زیادی برای محقق کردن آن وجود دارد ولی من در اینجا قصد پرداختن به سبک خاصی را ندارم. فرض کنیم سگی دارید که قادر است در طبیعت کبک ها را یکی پس از دیگری بیابد، ولی وفادار نیست. تبریک می گویم! اگر سگ Pomeranian مادرتان را هم برای گردش ببرید فرقی نمی کند.
این تفاوت مثل این است که قلاده سگتان 24 ساعته به لانه اش بسته شده باشد، چون احتمال این را می دهید که به بچه آسیب بزند، یا این که به بچه ها اجازه می دهد او را در آغوش بگیرند و دستشان را دور بدنش حلقه کنند.
من توصیه های عالی Mike Fortner، عضو Dilmunfast Drahthaars، در باره آموزش اطاعت پذیری را خیلی می پسندم و توصیه های وی را در تمامی جنبه های تربیت سگ قابل استفاده می دانم.
«هر وقت سگ کاری که می خواهید را انجام داد، او را بغل کنید، ببوسید و به او جایزه بدهید. وگرنه او را تنبیه کنید. هر وقت سگ یکی از فرمان ها را آموخت، روی تقویت همان کار کنید.

همسر سابق من اهل شمارش بود و هر وقت مسئولیتی به بچه ها می داد شمردن را آغاز می کرد. بچه ها می دانستند تا وقتی او به عدد هفت یا هشت نرسیده لازم نیست حرکتی بکنند. می دانستند اگر چیزی را یک بار بگویم و برای تکرار آن از جای خود بلند شوم، کارشان زار است. مثل من باشید.
این طور نباشید که چندین بار به سگ دستور «بیا» را بدهید و مرتب غر بزنید. در این صورت به شما اعتنا نخواهد کرد. با این روش یاد می گیرد که تا هفت هشت بار کاری را از او نخواسته اید آن را انجام ندهد. یادتان باشد که این فرآیند باید برای شما و سگ سرگرم کننده باشد- اجازه ندهید شرایط طور دیگری پیش برود».
هر یک از جنبه های عملکرد سگ در یکی از این چهار دسته جای می گیرند و موفقیت یا شکست سگ شکاری شما را به همراه می آورند. تربیت سگ شکاری مطیع کار بسیار مفیدی است، ولی موانع و مشکلاتی هم سر راهتان وجود دارد.
سعی کنید از تمامی مراحل تربیت لذت ببرید و یادتان باشد که هر بار سگ در انجام درست یک کار ناکام بماند این ناکامی نتیجه تربیت شماست. پس فکر کنید ببینید کجای کار می لنگد و سگتان در کدام قسمت دچار مشکل شده ست، تا بتوانید کار را درست پیش ببرید.