حرکت با جریان
میگویند »زیبایی ماهیگیری در این است که خواهان صید موجودی
زیرک اما قابل دسترس در موقعیتهای بی پایانی هستید که شانس به شما رو میکند«. وقتی بیش از یک گونه »زیرک اما قابل دسترس!« موجود باشد این جمله معنادارتر به نظر می رسد.
در این مقاله به تکنیک های می پردازیم که در مواقعی که سطح آب رود پایین است میتوانند موفقیت را برایتان به همراه آورند.
اما در این رود که زیر شاخه Derwent Derbyshire در Peacock است، ماهیگیران شانس صید سه گونه متفاوت را دارند! چنین چیزی در بریتانیا کمتر دیده می شود.
این جا می توانید خال قرمز و گریلینگ grayling را صید کنید، ولی به خاطر نزدیکی آن به Wye Derbyshire- رنگین کمان ها هم اینجا هستند! من میخواهم هر سه را برای عکسبرداری بگیرم!
رودی که آب بسیار شفاف و تمیز و گیاهان آبزی فراوانی داشته باشد و در هر نقطه آن نشانهای از باال آمدن قزلآال در سطح را ببینید ایدهآل است.
اما متاسفانه این روزها شرایط سخت شده است! چیزی که می بینم یک روز روشن و آفتابی با جریانی آرام، کم آب و
کدر است. آبی که در میان سنگهای بستر جوالن میداد کند و بیجان بود.
متاسفانه نمیتوانم تغییری در این شرایط ایجاد کنم. برای موفقیت در شرایط نامساعد باید برنامه ای داشته باشم.
اگر رود در چنین شرایطی باشد، محل صید را باید با دقت انتخاب کنید.
دلیلی ندارد مناطق جاهای مرده را پوشش دهید، مگر این که بخواهید از نخ سینکینگ و استریمر بهره بگیرید )امیدوارم در شمارههای آینده بتوانیم نگاهی به این روش کارآمد نگاهی بیندازیم( ولی امکانش وجود نداشته باشد. پس چه کار کنیم؟
امروز تمرکز من روی آبهای پراکسیژنی است که روان هستند. حتی
اگر سرعت این جریانها ناچیز باشد، ساختارهای زیر آب که جریان را
میشکنند و سطح آب را ناهموار میکنند هدف من را برآورده میسازند.
روان بودن آب به طور معمول به معنای فراهم شدن غذا برای ماهیهاست. جریان های خوب را بیابید تا ماهیها را پیدا کنید.
در این زمان از سال، اکثر ماهی های خانواده سالمونیده را میتوانید در آبهایی با عمق بین 15 سانت تا حدود 4 متر ببینید. برای همین از آبهایی که جریان روانی دارند نگذرید. مهم نیست که سرعت جریان از دید شما چه
دیدن رنگین کمان های وحشی و کمیاب شانس بزرگی است.
قدر باشد، ماهیها آنجا هستند. بیشتر قزلآالها را آنجا میبینید، ولی دیدن گریلینگ در آنجا جالب است.
بیشتر ماهیگیران از آبهای تند صرف نظر میکنند، به صرف این که ماهی در آنجا نیست یا جریان خیلیتند است. ولی حقیقت ماجرا این نیست. شرایطی که در سطح آب میبینید با چیزی که در کف آب می گذرد یکسان نیست.
ماهیها در آبهای آرام تر کف آب هستند. اگر پشه را به آنجا برسانید میتوانید آن را می گیرند. ناهموار بودن سطح آب باعث میشود بتوانید به قزلآالها نزدیک تر شوید.
بهترین راه برای ماهیگیری در این نوع آب کاربرد یک یا دو نیمف است- بر حسب عمق و سرعت آب میتوانید از سه نیمف هم استفاده کنید.

Steve Cullen مدیرکل
Flytying Funky
سنگینترین ماهی:
تارپون 27 کیلویی و
رنگین کمان 68/3 کیلویی
سد مورد عالقه:
Rutland Water
دریاچه کوچک مورد عالقه:
Green Frog


»مهم نیست که سرعت جریان از دید شما چه قدر باشد، ماهیها آنجا هستند. بیشتر ماهیگیران قزلآالها را آنجا میبینید، ولی دیدن گریلینگ در آنجا جالب است«
جاهای دیگری که دنبالش هستم آبهای سردتر است. آبهایی که در
زیر سایه درختان هستند. به خصوص قزلآالها، خیلی بیشتر از گریلینگ، زیر سایه درختان، چسبیده به ساحلی که در آن طرف رود است استقرار می یابند و دسترسی به آنها خیلی سخت می شود. ولی با اندکی تالش برای تنظیم پرتابها و دادن زوایای غیر عادی به بدن، به طور معمول میتوانید
پشه را به جایی برسانید که قزل آالها بتوانند آن را ببینند.
در این اوقات بهترین انتخاب پشه خشک )رو آبی( است. درچنین
شرایطی قزل آلا ها به طور معمول از حشرات کوچک و ریز تغذیه میکنند.
از این رو نمونه های ریز blue wing olive ،میج و کدیس انتخاب بسیار
خوبی هستند.

شانس
قبل از این که کارم را شروع کنم، اثری از آمدن ماهی به سطح آب در ساحل مقابل که زیر سایه درخت بزرگی است را دیده ام. یک چوب پشه خشک (رو آبی) کوچک 74/2 متر با نخ شماره 3 که خوش دست و سبک است را به کار می گیرم.
سریع یک ریسه 3 و نیم متری با لیدر باریک شونده را به همراه یک و نیم متر تیپت 10/ . میلیمتری آماده می کنم. پشه مورد استفاده یک CDC and Elk Caddis است.

در ساحل کم عمقی که جلویم است وارد آب می شوم، ولی سعی می کنم آب را زیاد مواج نکنم. سرعت جریان خیلی کم است و نمی خواهم ماهی هایی که در آنجا هستند را بترسانم. در وسط آب می ایستم و منتظر می مانم. بهتر است تا وقتی مطئن نشده ام چه چیزی آنجاست پرتاب ها را شروع نکنم.
انتظار طولانی است، اما بالاخره ماهی دوباره به سطح آب می آید. خیلی آرام و نامحسوس. چند حلقه مواج در اطراف جایی که ماهی بالا آمده ایجاد می شود. وقتی آمدن ماهی به سطح این قدر نامحسوس باشد، معلوم می شود ماهی حدود 2و نیم سانت پایین تر از سطح است. این یعنی پشه باید خیلی دقیق در محل استقرار ماهی باشد، وگرنه دیده نمی شود.
بعد از چند پرتاب کاذب، پشه را با استفاده از پرتاب ups tream reach cas t حدود پنج سانت بالاتر از محل بالا آمدن ماهی می اندازم. این پرتاب را در آخرین ثانیه، بعد از پرتاب های کاذب به کار می گیرم تا پشه بدون کشیده شدن توسط جریان به ماهی برسد. پشه به طرف ماهی می رود و می دانم که مال من خواهد شد.
ماهی با اطمینان خاطر پشه کوچک را در سطح آب می بلعد. با چوب کوچکی که در دستم است به نخ شوک می دهم و ماهی سطح آب را منفجر می کند.
به ماهی حدود یک دقیقه فرصت می دهم تا به آب برگردد و آرام تر شود، بعد با اطمینان از این که نرم بودن چوب ماهی را خسته می کند و نیازی به نگرانی در مورد بیرون آمدن قلاب از دهان آن نیست، با ماهی بازی می کنم.
ماهی قبل از افتادن به چاک تلاش زیادی می کند و در نهایت تسلیم می شود. حتما با خودتان فکر می کنید: «فکر کنم گفتی کار سختی پیش رو داری، ولی با همون پرتاب اول ماهی رو گرفتی».
«فکر می کنم خوش شانس بودم». آن قزل آلای خوش خط و خال را برای گرفتن چند عکس به ساحل می برم. این ماهی خیلی خال دارد-خال های سیاه و قهوه ای پررنگ و خال های قرمز روشن در نزدیکی دم. یک خراش هم روی پوشش یکی از آبشش ها دارد که نشان می دهد ماهی وحشی و پرتجربه ای است
توصیه های مهم برای ماهیگیری در رودخانه
1.عجله نکنید. صبور باشید. آب را زیر نظر بگیرید تا ببینید کدام حشرات در حال هچ هستند.
برای پرتاب برنامهریزی کنید. در همه نقاط رود ماهیگیری کنید، نه فقط در جاهای خوب آن.
2.قبل از پرتاب درای فالی از
خشک بودن آن اطمینان حاصل نمایید. کمی شناور کننده به آن بزنید یا آن را عوض کنید.
3.در هنگام استفاده از درای
فالی، پشه را تا جای ممکن به ماهی نزدیک کنید-هر چه دورتر باشد، احتمال کشیده شدن پشه و نخ توسط جریان و حرکت غیرعادی و سریع در پشه بیشتر می شود.
4.در آبهای کم عمق وقت بیشتری به جا آوردن حال ماهی اختصاص دهید. هر چه اکسیژن کمتر باشد ماهی به زمان بیشتری برای بازیابی نیاز دارد. آن را در آبی با جریان سریع رها کنید.
به سمت محل مورد علاقه ام برای ماهیگیری با نیمف رفتم: آب عمیق تر وتندتری که پیش تر در موردش گفتم. در این مکان از یک چوب مخصوص نیمف-چوب 2/10 فوتی، شماره نخ 3- استفاده می کنم. از سه پشه بهره می گیرم. رنگ آب به من این حس را می دهد که با این روش احتمال دیده شدن حداقل یکی از پشه ها از سوی ماهی بیشتر می شود.
پشه های کاربردی ام چیز خاصی نیستند. سعی می کنم پشه هایی تقریبا رنگ پریده استفاده کنم، بیشتر دو رنگ، با بدن روشن و گلوی تیره تر. یک پشه سنگین با بیدهد 5/3 میلی متری در نوک ریسه، همان پشه با بیدهد 3 میلی متری روی دراپر پایینی و یک نیمف «پرموتر» با بیدهد 3 میلی متر در دراپر بالایی.
پشه ها را به سمت بالای جریان پرتاب می کنم و همین طور که پایین می آیند، نشانگر نایلونی رنگی را زیر نظر می گیرم تا حرکات غیرعادی ببینم. خیلی زود یک گریلینگ به قلاب می افتد. برای این رود ماهی خوبی است. بزرگ نیست ولی حدود 450 گرم وزن دارد.
همین طور که در رود بالاتر می روم با گریلینگ های زیادتری برخورد می کنم که بیشتر پشه وسطی را می گریند.
ماهی ها نسبت به آن چه فکر می کردم در ارتفاع بالاتری هستند. پشه ها بعد از پیمودن فقط دو متر به سمت پایین جریان قاپیده می شوند. به طورمعمول در چنین آب های انتظار دارم ماهی ها پشه را در جایی نزدیک به موقعیت بدنم در آب بگیرند، ولی امروز باید پشه را از لحظه ای که روی آب فرود می آید زیر نظر داشته باشم.
چون گریلینگ پشه را بیشتر در هنگام افتادن روی آب می گیرد تا هنگام حرکت با جریان. این نوع ماهیگیری کمی فنی است ولی ارزشش را دارد، تا جایی که حتی یک بار توانستم دو گریلینگ را همزمان از آب بیرون بکشم. یکی پشه وسطی را گرفته بود و دیگری پشه بالایی.
حرکت خود را ادامه می دهم. اینجا ساحلی دارد که برای صید رنگین کمان مناسب است. 90 درصد اوقات یک رنگین کمان در اینجا می گیرید. ولی انگار امروز گریبلینگ ها کنترل را به دست گرفته اند.
در حال حرکت به سمت بالای رود هستم، جایی که ردیفی از درختان سایه زیادی روی آب می اندازند. با اندکی شانس تعداد زیادی خال قرمز و همراه آن دو تا رنگین کمان هم صید خواهید کرد!
روی یک ساحل مرتفع نشستم تا دید خوبی نسبت به آب در چپ و راست داشته باشم و بتوانم کوچک ترین حرکات را زیر درختان ببینم. 15 دقیقه صبر و بررسی نتیجه بخش بود. یک ماهی را چسبیده به ساحل مقابل، درست زیر سایه یک بوته که نوک آن روی سطح آب افتاده بود دیدم.
دوباره چوب سبک پشه خشک (رو آبی) را برداشتم. پشه ای انتخاب کردم که نسبت به CDC and Elk کم پشت تر باشد، یک نمونه blue wing olive سایز 21 یا یک میج. این پشه ها به اندازه کافی ریز هستند تا توجه ماهی هایی که زیر سایه درخت تغذیه می کنند را جلب کنند.

در حالی که چشمانم روی محل حرکت ماهی متمرکز است وارد آب می شوم. در اینجا هم مثل مورد قبلی که ماهی نامحسوس در آب بالا می آمد دقت کلید موفقیت است! هر وقت دقت لازم باشد حتما از لیدر باریک شونده بهره بگیرید.
با اولین پرتاب، پشه به شاخه های درخت گیر می کند! قصد دارم پشه را از فضای 30 سانتی میان شاخه ها رد کنم و پشه باید در پشت شاخه ها و جلوی ماهی فرود بیاید!
به جای «تکان دادن چوب به جلو و عقب» که برای بیرون کشیدن پشه ضروری است (اگر پشه با اولین تکان رها نشود، احتمالا با دومین یا سومین حرکت بیرون می آید- و این سر و صدا باعث می شود ماهی ها به عمق بروند)، تصمیم گرفتم نخ را با قدرت بکشم تا با کمترین سر و صدا پاره شود.
یک پشه دیگر می بندم. از همان نمونه قبلی بهره می گیرم و لیدر را بلندتر می کنم. وقتی آب را نگاه کردم ماهی را دوباره دیدم. سریع پرتاب را انجام دادم. در هنگام انجام پرتاب جلو کمی خم شدم تا نخ در ارتفاع پایین تری حرکت کند، از فاصله بین شاخه ها بگذرد و به خوبی روی آب بنشیند. پشه در پشت شاخه ها محو می شود و حدود سی سانت بالاتر از جایی که ماهی دیده شد فرود می آید.
یک حرکت نامحسوس که به سختی در زیر سایه درختان دیده می شد. چوب را بلند کردم. ماهی به قلاب افتاد! ماهی گریز را با بیشترین سرعت شروع کرد. بالاخره چیزی که دنبالش بودم را دیدم- یک رنگین کمان وحشی.


چوب را پایین آوردم، نوک چوب را به زیر سطح آب فرو کردم و اجازه دادم ماهی وزن نخی که زیر آب رفته را بکشد و خسته شود. تا آخرین دقیقه، در حالی که نخ را جمع می کردم نوک چوب را تا دقیقه آخر زیر سطح آب نگه داشتم. این را وقتی می فهمم که انتهای نخ پشه به دومین حلقه از پایین می رسد و طول نخ طوری است که می تونم با یک حرکت ماهی را بلند کنم و با یک حرکت وارد چاک کنم.
این روش بسیار موثر بود و ماهی را بیرون کشیدم. یک رنگین کمان وحشی و زیبا که پشه ریز را گرفته بود. چه چیزی از این بهتر که سه گونه ماهی را در یک روز صید کنید.
همین طور که به سمت بالای رود می رفتم، در طول یک و نیم کیلومتر نشانه های ماهی ها در سطح آب را زیر نظر گرفتم. روز خوبی بود. پشه های ریز و ماهی هایی که به سرعت برق و باد پشه را می گرفتند. رنگین کمان های بیشتر و خال قرمزهای زیادی گرفتم، ولی هیچ یک مثل اولین خال قرمز و آخرین رنگین کمان زیبا نبودند.

اگر آن روز به روش عادی ماهیگیری می کردم، از یک نقطه شروع می کردم و به سمت پایین می رفتم و بی هدف با پشه تر (زیرآبی) و پشه خشک (رو آبی) پرتاب می کردم به نتیجه نمی رسیدم. ماهی ها در آب های تند یا در زیر سایه درختان بودند.
آب هایی که اکثر ماهیگیران به خاطر سخت بودن ماهیگیری از آنها صرف نظر می کنند. ترجیح می دهم چند تا پشه از دستم برود و در در این مکان ها ماهیگیری کنم، تا این که با روش های عادی ماهیگیری کنم و دست خالی برگردم. پشه را به آن جاهای سخت برسانید، ماهی ها به سمت شما نمی آیند!