

با خط الراس کوه چندصد متر فاصله داشتیم و خورشید که داشت به بالاترین نقطه در آسمان می رسید، خبر از فرا رسیدن صبح می داد، زمانی که الک ها باید بعد از یک شب تغذیه به پناهگاهشان باز می گشتند.
همسر من Jamie جلوجلو حرکت می کرد. در حالی که تفنگش آماده شلیک بود و به خط الاراس نزدیک می شد، من داشتم لحظه ها را می شمردم. فقط یک روز از فصل باقی مانده بود و این بهترین شانس ما برای داشتن یک پایان خوب بود.
آن روز صبح، چند رد پا را در راه های روستایی دیدیم. راه هایی از مزارع آغاز می شدند و به مکان هایی می رسیدند که به نظر استراحت گاه های اصلی الک بودند.
سومین تلاش ما موفقیت آمیز بود و در نهایت چیزی که به دیدنش امید داشتیم را دیدیم: رد پای الک که رفت و آمدی چند روزه را نشان می داد و از یک باتلاق کوچک به درختانی انبوه در جهت شمال می رسید و در محدوده مورد انتظار ما بود.
رد پاهایی که یافته بودیم درست بودند. وقتی با دوربین پایین را نگاه کردیم یک الک ماده را دیدیم که با پوشش زمستانی و یال پرپشت قهوه ای رنگش از میان درختان بیرون آمد و چند الک کوچک تر هم در پشت او ظاهر شدند. Jamie منتظر ماند تا یک الک ماده تنها که فرزندی کنارش نبود از گله جدا شود و آن را زد.
نتیجه: شکار ما موفق بود، چون نشانه ها را دنبال کردیم.

سرنخ ها را کنار هم قرار دهید
خواندن نشانه ها مثل این است که بخواهید تک تک قطعات یک پازل بزرگ را کنار هم بگذارید. می توانید در مورد یک منطقه مشخص به ایده ای کلی برسید، ولی با کنار هم گذاشتن این اطلاعات، نتیجه مورد نظر را با دقت بیشتری قابل پیش بینی است.
همان طور که راهنمای کهنه کار آلاسکایی به من گفت، ورود به یک ناحیه بدون این که تصور خاصی از آن داشته باشید-یا «توجه به نشانه هایی که حیوان ها به جا می گذارند»- مهم ترین چیز است. متغیرهای فراوانی هستند که شکارچیان دقیق باید در «سرهم کردن پازل» در نظر بگیرند- مثلا فصل یا موقع شکار، مدت زمان شکار و غیره. ممکن است این شانس فقط یک بار نصیبتان شود در طول زندگی فقط یک بار در آن مکان یا موقعیت قرار گیرید.
در چنین شرایطی اطلاعات به روز، گزارش آب و هوا و حرکات اخیر حیوانان ها، اعضای اصلی پازل شما به شمار می روند.
تاکتیک های مورد استفاده شکارچیان در سال اخیر، در صورتی که شرایط آب و هوا متفاوت یا میزان مراجعه شکارچیان به آن مکان بیشتر باشد، به دردتان نمی خورد.
اگر قسمت خاصی از کوه یا محل شکار تحت نظارت حفاظتی باشد، پازل پیچیده تر می شود و سرهم کردن آن ممکن است سال ها زمان ببرد.
در شکاری که همسرم جلودار آن بود، قبل از رسیدن گروه بعدی یک روز در اختیارمان بود. از این رو باید یک الگوی جدید و تثبیت شده می یافتیم و همین کار را کردیم.
در حالی که شکارچیان دیگر مکان های مورد نظرشان برای شکار را از دور تعیین می کردند و امیدوار بودند که موفق شوند، ما داشتیم نشانه های چند روز گذشته را بررسی می کردیم تا بفهمیم حیوان ها به کدام سو می روند.


وقتی داشتیم نشانه های یک الک را دنبال می کردیم قهوه آنها هنوز گرم بود. حیوان ها بسته به شرایط به روش های مختلفی از مکان ها بهره می گیرند.
درست متوجه شده اید: تفاوت های بسیاری هست. نکته اصلی این است که بفهمیم به چه دلیل کاری را در یک زمان مشخص انجام می دهند و چه عواملی در آن نقش دارند.
جستجو برای یافتن مکان مناسب ممکن است یک روز یا سال ها طول بکشد، اما قوانین موجود در مورد خواندن نشانه های حیوان های شکاری در همه جای دنیا یکسان است.
ردپا
ردپاها یک استاندارد طلایی هستند که همه نشانه های دیگر بر اساس آن تفسیر می شوند. در میان قطعات پازلی که برای یافتن شکار شکل می گیرد، ردپاها بدون شک بیش از همه نقش دارند.
شکارچی باید نوع سطحی که ردپا روی آن به جا مانده را هم در نظر بگیرید. مثلا گلی که تازه ایجاد شده و تقریبا نرم باشد باشد، در مقایسه با برفی که روی شیب جنوبی یک کوه به جا مانده، ردپای تازه را به مدت بیشتری نگاه می دارد.
صبحی که همسرم آن الک را زد، ردپاها روی تقریبا 15 سانت برف به جا مانده بودند، آن هم در حالی که دما داشت در طول روز پایین می آمد. از این رو ردپایی که دو روز از آن می گذشت کمی توخالی شده بود و افراد باتجربه آن را می فهمند.
ردپاهای روز قبل وقتی ایجاد شده بودند که برف نرم بوده و بعد در هنگام شب منجمد شده اند. به همین دلیل ردپاها کاملا برجسته، اما منجمد بودند.
ردپاهای آن روز صبح روی یک لایه یخ زده برف به جا مانده بودند. وقتی با دستکش به آن دست بزنید، می توانید برف نرمی که له شده را حس کنید، در حالی که یخ روی آن یک لایه چند سانتی به جا گذاشته و نشان می دهد که چند روز است الک ها از آنجا می گذرند.
اگر به سادگی از آن بگذرید و با دقت آن را بررسی نکنید، فکر می کنید که تعداد زیادی الک کمی پیش تر از آنجا گذشته اند، ولی ما با بررسی بیشتر، قطعات گم شده پازل را یافتیم که ما را به محل آن دسته الک در خط الراس هدایت کرد.
سم داران خانواده Cervidae مثل گوزن و الک، پاهای نسبتا نرمی دارند که برای راه رفتن در زیستگاه مورد علاقه شان مناسب است. با توجه به این نکته، ردپای آنها در هنگامی که از تپه پایین می آیند بسیار بزرگ تر به نظر می رسد، چون کف پایشان وقتی تحت فشار وزن قرار می گیرد کمی باز می شود.
حتما باید جنبه های دیگر رد پا را هم در نظر بگیرید تا مطمئن شوید دنبال حیوان اشتباه نیفتاده اید. ردپاهایی که گوشه های گرد دارند مربوط به حیوان هایی در رده سنی بالاتر هستند.
در عین حال نشان می دهند که آن حیوان بیشتر زمان خود را در چه جایی سپری می کند. الک های نری که در مکان های سنگی و صخره ای می زیند، نسبت به آنهایی که در زمین ها نرم تری دیده می شوند سم های گردتری دارند.
مالش
برای شکارچیانی که به دنبال گوزن و الک هستند، نشانه های به جا مانده از مالش نشانه بسیار خوبی برای یافتن محل آنها در پاییز هستند.

مالش تازه با شیره بیرون زده درخت، شاخه های سبز شکسته و وجود خط های کم رنگ بین پوسته و زیر سطح آن است. اگر مالش جدید نباشد، شاخه ها شکننده تر و قهوه ای رنگند و خط های بین پوسته و سطح زیرین حاشیه تیره تر و خشک تری دارند.
تفاوت ها ممکن است اندک باشد، چون نرها در بیشتر گونه ها وقتی شاخ هایشان را به درختان می مالند که در اواخر زمستان و اوایل بهار برای انداختن شاخ ها آماده می شوند و گاهی فقط چند ماه بین مالش ها فاصله هست.
مالش ایجاد شده در بهار ممکن است تازه به نظر برسد، ولی اگر نگاه دقیق تری به آن بیندازید، متوجه می شوید که درخت زخمی فرآیند ترمیم خود را آغاز کرده است. این کشف خوبی است ولی به درد شکارچی که به دنبال مالش های جدید می گردد نمی خورد.
مدفوع گوزن
اکثر شکارچیان به راحتی می توانند مدفوع تازه را از آنهایی که مربوط به چند روز یا چند ماه پیش هستند تشخیص دهند. مدفوع حیوان ها گیاه خوار اگر سبز و درخشان باشد به طور احتمال تازه است. گاهی ظرف فقط چند ساعت، سطح مدفوع حالت مات و کهنه پیدا می کند و طی یک یا دو روز رنگش از سبز به سیاه متمایل می شود.
در عین حال، شکارچی می تواند از روی شکل مدفوع منبع غذای حیوان را تشخیص دهد. مدفوع ها اگر تک تک و سفت باشند، اغلب مربوط به وقتی هستند که حیوان از گیاهان خشک و رسیده تغذیه می کند. مدفوع نرم و شل مربوط به گیاهان تازه تر و سبزتر است.
کامل کردن پازل
یکی از بزرگ ترین عواملی که شکارچیان همیشه موفق را از آنهایی که گاه به گاه موفق می شوند، توانایی آنها در درک تفاوت های هر پازل و تصمیم گیری بر اساس آن است.

خرس ها هر سال از روی عادت محل مشخصی برای به
جا گذاشتن بوی خود- به طور مثال درختی که برای تعیین قلمرو استفاده می شود- و برای
تغذیه دارند، در این محل ها
نشانه هایی مثل درختان خراشیده
و سنگ های چپ شده را می توانید ببینید.
شکارچیان
ماهر می توانند
تاریخچه کاربری این محل ها را بخوانند و از آن بهره مند شوند.
یکی از
محل های مورد علاقه من
برای شکار الک در سه هفته اول فصل مراجعان خیلی زیادی دارد، ولی الک ها زیاد از آن محل دور نمی شوند.
آنها به محلی امن در میان درختان مزرعه ای که در
آن حوالی است پناه می برند
و تا اواخر پاییز، وقتی شرایط نامساعد هوا آنها را وادار به فعالیت نکرده به آنجا باز
نمی گردند.
بعد از چند بار شکار در آن ناحیه و دیدن
الک ها در زمان دیگری از سال، تصمیم گرفتم که در هفته چهارم فصل دست به کار
شوم و زمانی که تعداد شکارچیان کمتر شد منتظر الک ها باشم. این کار
خیلی موثر بود. الک ها بازگشتند و توانستم یک الک نر خوب را در جایی بزنم که یک یا دو هفته
قبل به خاطر زیاد بودن شکارچیان شانس مواجه با آن را نداشتم.
سر هم
کردن قطعه های
پازل شکار یا محل شکار، بیش از هر چیزی نیازمند توجه به جزییات، توانایی چیدن قطعات
در کنار هم با بهره گیری
از اطلاعاتی که در مورد حیوان مورد نظر دارید و سازگار شدن با شرایط است.
وقتی با این فرآیند آشنا و به آن مسلط شوید، در مقایسه
با شکارچیان دیگر ماجراهای هیجان انگیرتر و شکار بهتری خواهید داشت.