
دم سفیدها در طی چند قرن اخیر زندگی ما را به شش طریق تحت سلطه خود درآوردهاند
غرایز و حسهای گوزن دم سفید طی صدها سال دستخوش تغییر شدهاند و آنها را به یکی از زیرکترین حیوانات جنگل تبدیل کردهاند. آنها هر جایی زیسته اند نحوه مقابله با شکارچیانی که هر روز در کمینشان هستند را فرا گرفته اند. گرگهای شمال کانادا، یوزپلنگ های غرب آمریکا، مارهای پیتون در پارک ملی Everglades فلوریدا و کایوت های عظیم الجثه شمال شرق آمریکا در تعقیب این گوزن ها هستند.
با این وجود، دم سفیدها سازگاری بالا و جمعیت زیادی دارند. در طول تاریخ، گوزن ها بیشتر در معرض شکارچیان وحشی، گرسنه و چهارپایی که به گوشت خوشمزه آنها گرایش داشته اند قرار داشتهاند تا انسانها.

1.سرخپوستان و گوزن
از زمانی که بشر بهرهبرداری از این قاره پرتنوع را آغاز کرد، گوزن یکی از ارکان بقای آن به شما میرفت.
شکار گوزن در نهایت به یک ورزش مبدل گشت، اما برای Senacaهای نیویورک، Seminoleهای فلوریدا،Ojibwa های ویسکانسین و صدها قبیله سرخپوستی دیگر در آمریکای شمالی هیچ وقت حکم ورزش را نداشت.
به عقیده برخی، شکار گوزن برای سرخپوست ها مثل یک صنعت پایه بوده است. آنها گوزن را برای تغذیه شکار میکردند و آموختند که بخشهای مختلف بدن گوزن- شاخ، پوست، سینو، استخوان و غیره- برای تهیه لباس، ابزار و چیزهای دیگر به کار بگیرند.
شکار در منافعی که گوزن برای خانواده، قبیله و تجارت داشت خلاصه میشد. در آینده، صنعت بیشتر با ابداعاتی مرتبط بود که به آمریکاییها مدرن کمک میکرد تا از گوزنها بهرهبرداری کنند و آن را به عنوان یک نیروی کلیدی در حفاظت به کار بگیرند.
Jack Paluh ،هنرمند فعال در عرصه محیط زیست که فرهنگ سرخپوستها را برای اطمینان از حقیقی بودن نقاشیهایش
مطالعه کرد گفته بود: » این مردم کاردان برای آوردن گوشت و فراهم سازی غذا برای روستا به شکار می پرداختند.
شکار با استفاده از استندهای تعبیه شده در میان درختان یک ابتکار مدرن به شمار میآید و سرخپوستها از روشهای دیگری بهره میگرفتند.
آنها برای گرفتن بهترین نتیجه در کمترین زمان؛ با صرف کمترین انرژی، یک ناحیه را میسوزاندند، آن را احاطه میکردند یا در آن میتاختند. سبک شکارشان طوری بود که هم کارآمد و هم پربازده باشد. شکار برای آنها ورزش نبود. یک نیاز بود.
2.ورود اروپاییها
برای اروپاییهای ساکن شمال آمریکا هم شکار گوزن در ابتدا حکم ورزش را نداشت.
آنها گوزن را مثل یک منبع طبیعی پایانناپذیری می دیدند که امکان از بین رفتن آن وجود ندارد. تا اواخر قرن نوزدهم مقرراتی برای شکار وجود نداشت.
در نتیجه، کبوترهای مسافر از بین رفتند، جمعیت پرندگان دیگری که پرهای کم نظیر
داشتند رو به کاهش گذاشت و گاومیش آمریکایی در Great Plains تا مرز انقراض پیش رفتند.
گوزن های دم سفید که زمانی فراوان و در همه جا پراکنده بودند هم رو به افول گذاشت.
تعداد زیادی از اروپایی ها با احداث مزارع در جوار حیات وحش تمرکزشان را روی آنها گذاشتند. سرشماری و نظارت بر جمعیت دم سفیدها نیاز به نیروی کار فراوان داشت و ُری یک این گوزنها در کمپ های چوب ب غذای مهم به شمار میرفتند.
در این بین شکار تجاری هم بی تاثیر نبود. شکارچیان با تامین گوشت برای شهرنشینان پول در میآوردند.
با ورود تعداد زیادی از ماشینهای ریلی مجهز به یخچال به این عرصه در قرن نوزدهم، روند کاهش جمعیت دم سفیدها شدت گرفت.
در اوایل قرن بیستم کمتر از نیم میلیون گوزن دم سفید باقی مانده بود. با این که شکارچیان این گوزن ها را
بی امان شکار میکردند، آنها در طول قرن بیستم بازگشت شکوهمندی داشتند.
در سال 2018 ،شکارچیان در فصل شکار در ایالت های آمریکا و استانها کانادا، حدود 6 میلیون از 30 میلیون گوزن موجود را شکار کردند
. به جز چند منطقه کوچک، دم سفید ها در هرجایی شکار میشوند.
فراوانی این گوزنها مدیون تلاشهای شکارچیان- حافظان محیط زیست و مهارت های زیستی قابل توجه آنها بود. با بازیابی جمعیت گوزن دم سفید در آمریکای شمالی، دو جنبه ورزشی و صنعتی شکار گوزن جدایی ناپذیر شدهاند- البته که برای شیفتگانی مثل ما، شکار گوزن یک سبک زندگی به شمار می رود.
3.شکار گوزن به عنوان ورزش
بعضیها از کاربرد لفظ ورزش برای شکار گوزن ناراضی هستند. با این حال، مثل ورزشهای دیگر برای آن شرایط فراوانی
تعیین کردهایم تا بازی عادلانه رعایت شود. Ron Somer یکی از نویسندگان فعال در زمینه شکار که برای NRA Hunters Leadership Forum هم مقاله مینویسد در سایت اظهار داشته:
شکار بر اساس قوانین انجام می شود. قوانین و قوانین بیشتر… این شما را به یاد چه چیز می اندازد؟
یک ورزش؟ عدم حرکت قبل از پرتاب توپ حرکت؟ سد نکردن راه از پشت؟
ضریه نزدن به سر؟« شکار مثل هر ورزش رایجی شباهتهای زیادی با ورزشهای سازماندهی شده دارد و قوانین متعددی برای آن تعیین شده.
ما زمانهای مشخصی برای شکار در مکانهای مجاز داریم. تعداد شکارهایی که میتوانیم بزنیم و تجهیزاتی که حمل میکنیم شامل قوانین خاصی میشوند.
حتی چیزی مثل یونیفورم به رنگ نارنجی یا طرحهای استتاری داریم که با

هدف مورد نظرمان سازگار است. ما از هیچ کسی نمیخواهیم که روی ورزشمان سرمایهگذاری کند.
این کار را خودمان از طریق پرداخت مبلغ جواز و مالیاتهایی که بر تجهیزات اعمال میشود انجام میدهیم.
شکار ورزشی آن طور که مخالفان فکر می کنند یک کشتار افراطی، تبعیضآمیز و عیاشانه نیست.
به گفته Spomer شکار ورزشی »یک بازی بیهوده و بی معنا« نیست
4 .شکار گوزن به عنوان یک صنعت
صنایع متعددی که از اقتصاد مدرن نشات می گیرند میلیون ها دلار به ارمغان میآورند و شکار گوزن هم از این قائده مستثنی نیست. شکارچیان مبتکر تجهیزات قدیمی
را بهبود می بخشند و تجهیزات جدیدی را ابداع می کنند.
در عین حال که سود اینها به صاحبان شرکتها میرسد، فروش کالاها درآمد لازم برای آژانسهای مدیریت حیات وحش، در جهت آموزش، اعمال قانون، حفاظت زیستگاهها، تحقیقات و خیلی دیگر از سیاستها و فعالیت های مرتبط با حفظ حیات وحش را تامین میکند.
اگر شکار گوزن صنعت نبود هیچ یک از اینها اتفاق نمی افتاد.
برای شکارچیان پرشور گوزن، قرار گرفتن شکار گوزن در دو دسته ورزش و صنعت باعث شده که این فعالیت به یک سبک زندگی تبدیل شود.
این یکی از چیزهایی است که باعث شده گوزنهای امروز نسبت به گذشته باهوشتر باشند.
ما امروزه به اندازه گذشتگان برای گوزن ارزش قائلیم ولی دلایل متقاوتی برای آن داریم.
شکار گوزن راهی برای جدا شدن از زندگی روزمره است، ولی یک ضرورت نیست. ما دیگر برای بقا شکار نمیکنیم.
زنده میمانیم تا شکار کنیم.
4 .شکار گوزن به عنوان یک صنعت
شکارچیان گوزن امروزی بر خلاف پیشینیان خود از لوازم بسیار دقیقی بهره میگیرند.
کمانهای ما در مقایسه با آن چه مورد استفاده سرخپوست ها بود بسیار پیشرفته تر است. تفنگهای ما به جای این که با گذاشتن ساچمههای سربی در جلوی لوله تفنگ کار کنند، گلولههای صاف و صیقلی را با شتاب بالا شلیک میکنند

ما بوتهای خود را به جای پوشال با بافتهای میکروسکوپی فوق مدرن عایق میکنیم. فناوری به ما دوربین های چشمی، استندهای درختی و دوربینهای مکانیابی را اعطا کرده است. ما لباسهایی میپوشیم که ضد آبند، رطوبت پوست را جذب میکنند و بوها را به بیرون درز نمیدهند. علاوه بر لوازم برتر، این صنعت دانش ساخت مواد جاذب و غذاهای مکمل برای جذب گوزنها را کسب کرده است. ما در مقایسه با آمریکاییهای پیشین
اطلاعات بیشتری درباره رفتار گوزنهای، طبقات اجتماعی آنها و نحوه رفتار با آنها داریم. همه اینها شکارچیان گوزن امروزی را چند پله جلوتر از شکارچیان کهن قرار میدهد. ما نسبت به هر فرد دیگر در تاریخ طولانی شکار گوزن اطلاعات بیشتری در مورد نحوه شکار داریم. این اطلاعات از طریق سمینارها، مقالات موجود در مجله ها و چیزهای دیگر به ما میرسد. با این وجود شکار گوزن هنوز برای هر شکارچی چالش برانگیز است. هیچ روش
کاملی وجود ندارد که موفقیت در شکار گوزن را تضمین کند. در حالی که ما به ابزار و اطلاعات بهتری را برای شکار دسترسی پیدا کردهایم، گوزنها هم باهوشتر شدهاند. حتی در فصلهای شکار سالانه که کوتاه هم هستند، به گوزنها فشار زیادی میآوریم. با این حال تعداد قابل توجهی از گوزنها بازی را از شکارچیان دوپای در پاییز و شکارچیان چهارپا در تمام طول سال میبرند. بازماندگان جای جمعیت از دست رفته را میگیرند و سال بعد در حالی که
نسبت به سال قبل باهوش تر شدهاند در برابرما قرار میگیرند.
6.سازگاری گوزن دم سفید
گوزنها گاهی به بالا نگاه میکنند، چون دیگر خطرات همیشه از روی زمین نیستند. آنها در تحلیل بوها پیچیده تر عمل میکنند و به همین دلیل همیشه آن طور که انتظار داریم واکنش نشان نمیدهند. نزدیکی آنها به انسان باعث شده نسبت به جهت باد حساستر باشند، در مورد انتخاب مسیر احتیاط بیشتری به خرج دهند و از نزدیک
شدن به محلهای فعالیت انسان امتناع کنند. دم سفیدها در نیمه دوم قرن بیستم به مهم ترین هدف در کل دنیای شکارچیان مبدل شدند. عزم برای شکار آنها باعث ساخت تجهیزات بهتر و بهتر، افزایش ایدهها در مورد نحوه شکار آنها و موارد بیشتر تاکسیدرمیهای برای به خاطر سپردنشان شد. ما برای گوزن ها در مقایسه با انواع دیگر حیوانات شکاری پول بیشتری خرج میکنیم. آنها در دسترسترین حیوانات شکاری در دنیا هستند. شکارچیان همیشه به دنبال آنها
ودهاندحتی با شدت بیشتر در مقایسه با صد سال گذشته.
نتیجه:
گوزنهای دم سفید هیچ وقت نادان نبودهاند. اما گوزنهایی که امروزه شکار میکنیم در مقایسه با آن چه پیشینیان میزدند خیلی باهوش تر هستند. ابزار و حقههای جدید ما را چندین قدم جلوتر از نسلهای قبل گذاشته- با این حال گوزنهای دم سفید چندین قدم جلوتر از ما هستند.