
خانواده گربهسانان ایران در 6 جنس و 10 گونه تقسیمبندی میشوند (نمودار1) که این تعداد برابری میکند با تمامی گونههای گربهسان قاره آفریقا.
جنس پلنگشکلان (Panthera) دارای 3 گونه در ایران بوده است که متاسفانه حدودا 80 سال قبل شیر ((Panthera leo منتقرض شد و به دنبال آن حدود 70سال قبل، ببر(Panthera tigris) هم منقرض شد.
هم اکنون پلنگ تنها بازمانده از جنس پلنگشکلان در کشور است.
از گونه پلنگ، در کل دنیا 9 زیر گونه شناسایی شده است که پلنگ ایرانی با داشتن مشخصات بیومتریک زیر، یکی از بزرگترین زیرگونههای آن محسوب میشود.
جنس پلنگشکلان (Panthera) دارای 3 گونه در ایران بوده است که متاسفانه حدودا 80 سال قبل شیر ((Panthera leo منتقرض شد و به دنبال آن حدود 70سال قبل، ببر(Panthera tigris) هم منقرض شد.


وزن: نرها 40-91 kg
ماده 26-60 kg
طول دم 126-171 cm
قد شانه 50-80 cm
طول جمجمه: در نرها 6/20 cm
در مادهها 7/18 cm
عرض جمجمه: در نرها 6/15 cm
در مادهها 6/12 cm
تولید مثل: دوره حاملگی در پلنگ ایرانی بین 90-106 روز است. که در هر زایمان بین 1-3 توله به دنیا میآورد. اما به ندرت همه آنها به بلوغ میرسند بطوری که حتی موفقترین مادهها در کل دوره زندگی خود، نمیتوانند بیش از 3-4 توله به بلوغ برسانند.

توله تا 100 روزگی بعد از تولد خود به شیر مادر وابسته هستند. تولهها تا یکسالگی خود با مادر زندگی می کنند و بین 12-18 ماهگی از مادر خود جدا شده به بطور مستقل زندگی میکنند.
تولههایی که تازه از مادر جدا شدند فاقد قلمرو هستند و عموما در حاشیه قلمروی پلنگهای بالغ زندگی میکنند. تولهها بین 22-28 ماهگی به بلوغ کامل رسیده و به دنبال تصاحب قلمرویی برای خود هستند.
فصل جفتگیری: از اواسط دی ماه آغاز و تا اواسط بهمن ماه ادامه دارد. پلنگها به طور کلی به صورت انفرادی زندگی کرده و فقط در زمان جفتگیری میتوان نر و ماده را برای مدت حدودا یک هفته در کنار هم دید و پس از پایان جفتگیری، نر و ماده از هم جدا میشوند.
قلمرو: پلنگها به طور عمده از غروب تا طلوع آفتاب به فعاليت میپردازند. قلمرو هر نر، قلمرو چند ماده را نیز در بر میگيرد. از

قلمرو خود به شدت دفاع کرده و با نشانههایی مانند ایجاد خراش روی زمین یا تنه درختان و به جا گذاشتن سرگين و ادرار مرز قلمرو خود را مشخص میکند.
در طی مطالعهای که در استان یزد انجام شده، مشخص شد که یک فرد پلنگ 626کیلومتر مربع را در 10 ماه طی کرده است.
تغذیه: پلنگ ایرانی نسبت به زیستگاه خود، دارای طعمه های متنوعی است. مهمترين طعمه پلنگ، کلو بز و قوچ و ميش است و در کنار آن از گراز، انواع گوزنها، آهو، پستانداران کوچک، دام و سگ اهلی، پرندگان و حتی حشرات نيز تغذيه میکند.

رفتار طعمهخواری: پلنگها موقع شکار به گردن و گلوی طعمه خود حمله میکند. آثار دندانهای نیش 35-55 میلیمتری زیر گلو، به فاصله تقریبی 40-46میلیمتر از هم (حدود 3 انگشت) دیده میشود.
پلنگ خوردن لاشه را از ناحیه کفل و پاهای عقبی شروع می کند. به طور معمول از زیر شکم، لاشه را پاره کرده و اول دل و جگر را می خورد، سپس شکمبه را بصورت دست نخورده جدا میکند.
بیشتر اوقات، پس از سبک شدن لاشه، آن را به زیر صخره یا بالای درخت میبرد و یا لابهلای بوتهها پنهان میکند و یا حتی گاهی با خاک میپوشاند. ترجیح میدهد در اطراف طعمه خود بماند و زیاد دور نشود.
استخوانها سالم مانده، و فقط سر دندههای غضروفی را میخورد. امکان دارد تا از پوزه طعمه خود تغذیه کند. ممکن است پاهای طعمه خود را از بدن جدا میکند.
پلنگهای نر بالغ ممکن است در طبیعت روزانه حدود ۳ تا ۴ کیلوگرم گوشت مصرف کنند از طعمههای کوچک چیزی باقی نمیگذارند اما از طعمه های بزرگ، سر، شاخ، ستون فقرات، استخوانهای بزرگ باقی می ماند.

پراکنش: پلنگ به دليل قابليت سازگاری بالا، در انواع زيستگاههای کوهستانی، استپی، جنگلی و کوههای خشک مناطق بيابانی اکثر مناطق ایران، از ارتفاع 200 تا 4000 متر بالاتر از سطح دریا زندگی میکند.
اصلیترین جمعیت پلنگ ایرانی در استانهای مازندران، گلستان، خراسان رضوی، سمنان، خراسان شمالی، گیلان، فارس و هرمزگان است، اما در استانهای دیگر هم ثبت شده است.
تهدیدها و وضعیت حفاظتی: پلنگ ایرانی در زمره گونههای حمایت شده سازمان حفاظت محيط زيست ایران است. تخریب و تکهتکه شدن زیستگاه، سبب جزیرهای شدن جمعیتها و کاهش طعمههای طبیعی پلنگ در ایران شده است.
کاهش طعمههای طبیعی سبب افزایش تعارض با دام اهلی میشود. حمله گوشتخواران بزرگ به انسان و دام اهلی، جدیترین نمود تعارض انسان و حیاتوحش است. به علت ازدیاد دامداری های سنتی در روستاهای اطراف مناطق حفاظت شده، گوشتخوارانی مانند پلنگ سبب بروز خسارات سنگینی به آنها میشوند.
کشتن جانور حمله کننده اولین گزینه دامداران محلی است. دامداران خسارت دیده از جانب گوشتخواران، از طعمههای مسموم یا انواع تله استفاده میکنند تا جانور متجاوز را حذف کنند. این در صورتی است که گاهی عامل ایجاد تعارض گرگ بوده، اما پلنگها مورد انتقام دامداران قرار میگیرند.
از همین رو زیرگونه پلنگ ایرانی در خطر انقراض (EN) 1 قرار گرفته است.



1- Endangered
2- Keys tone species
3- Critically Endangered

نقش اکولوژیک: گوشتخواران بزرگ جثه، گونههای راس هرم غذایی و یکی از اصلیترین حلقههای زنجیره غذایی هستند. از همین رو به آنها گونههای کلیدی 2 و یا گونه سنگسرطاق اطلاق میشود. گربهسانان، مهمترین گوشتخواران یک اکوسیستم محسوب میشود. هر چه گربهسانان بزرگ جثهتر باشد، نقش اکولوژیک مهمتری دارند اما خودشان آسیبپذیرتر خواهند بود.
پس از انقراض شیر و ببر در ایران، پلنگ بزرگجثه ترین گربهسان کشور محسوب میشود و نقش اکولوژیک به مراتب مهمتری نسبت به گذشته دارد.
با از دست دادن شیر و ببر، و با قرارگیری یوزپلنگ ایرانی در طبقه به شدت در معرض انقراض (CR)3، ما در آستانه از دست دادن سومین گربهسان بزرگ جثه کشورمان هستیم که این در نوع خود یک رکورد ننگین در دنیا محسوب میشود که تنها کشوری خواهیم بود که کمتر از یک قرن سه گونه گربهسان بزرگ جثه را از دست دادهایم.
برای اینکه سرنوشتی مشابه شیر و ببر، گریبان بزرگ جثهترین پلنگ دنیا را نگیرد، نیازمند تصمیمات جدی از سوی مسئولین و همراهی همه مردم ایران است.